ی وقتی ی آدمی پیدا میشه که از وقتی میبینیش میفهمی که آدم کوچیکی نیس برات
وقتی باهاشی میفهمی .. این حس خوب و عمیق از ی آدم کم اهمیت نیس
وقتی دستت و میگیره میفهمی .. دستت هیچ وقت اینجوری تو دستای کسی قفل نمیشد
وقتی باهاش نیستی میفهمی . هیچ وقت توی فکرت اینجور یبا کسی زندگی نکردی
همه ی یان فهمیدن ها .. ی گرمی ای توی سینه ات داره ک خاموش نمیشه
شبا که میترسی هم خاموش نمیشه
هیچ وقتِ هیچ وقت ..
و چقدر سخته که بفهمی اون هیچ وقت تو رو واقعا دوس نداشته.
سختِ .. خیلی سختِ وقتی آغشته اش باشی ..