ابرِ پخته ُ

پرتقال داغ

و ساعت مچی جامونده توی تخت

نظرات 2 + ارسال نظر
f پنج‌شنبه 15 تیر‌ماه سال 1391 ساعت 01:26 ب.ظ http://it-is-fine.blogfa.com/

وقتی که دیگر نبود
من به بودنش نیازمند شدم
وقتی که دیگر رفت
من به انتظار آمدنش نشستم
وقتی که دیگر نمی*توانست مرا دوست بدارد
من او را دوست داشتم
وقتی که او تمام کرد
من شروع کردم
وقتی که او تمام شد
من آغاز کردم
چه سخت است تنها متولد شدن
مثل تنها زندگی کردن است
مثل تنها مردن

چکامه دوشنبه 17 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 07:02 ق.ظ

هوم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد